15 تیر 1389 / 23 رجب 1431 / 6 جولای 2010
15 تیر 1389 / 23 رجب 1431 / 6 جولای 2010
15 تیر 1389 / 23 رجب 1431 / 6 جولای 2010 |
|
سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد، يونسكو، پس از پايان جنگ جهاني دوم در پاريس با حضور نمايندگان 43 كشور تاسيس شد. يونسكو علاوه بر توجه به امور علمي، تربيتي و فرهنگي كشورهاي عضو، به مرمت خسارات فرهنگي ناشي از جنگ و نيز كوشش در راستاي گسترش صلح و رفع سوء تفاهمات بينالمللي ميپردازد. از اين رو، دولت ايران در 30 ارديبهشت ماه سال 1325 ش، قبول اساسنامه يونسكو را در هيئت وزيران به تصويب رساند. در نهايت قرارداد الحاق ايران به اين سازمان در نيمه تيرماه سال 1327 ش از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت و كميسيون مزبور، فعاليت رسمي خود را شروع كرد. تاليف و چاپ كتاب ايران به زبان انگليسي، شناسايي و معرفي ارزشهاي فرهنگي ايران براي ديگر كشورها و حفظ ميراث فرهنگي كشور و ديگر فعاليتهاي فرهنگي، از جمله كارهاي اين كميسيون به شمار ميرفت. |
|
پس از بحث و بررسي جزئيات و ضوابط تقسيمات كشوري، نظام كلي تقسيمات با اين شرح تصويب شد. از لحاظ نظام اداري، دهستان تابع بخش، بخش تابع شهرستان، شهرستان تابع استان و استان تابع تشكيلات مركزي است. هرگونه انتزاع، الحاق، تبديل، ايجاد، ادغام و نيز تعيين و تغيير مركزيت و تغيير نام و نامگذاري واحدهاي تقسيمات كشوري به جز استان، بنا به پيشنهاد وزارت كشور و تصويب هيئت وزيران خواهد بود و رعايت محدوده كليه واحدهاي تقسيماتي براي تمامي واحدها و سازمانهاي اداري (اجرايي و قضايي) و نهادهاي انقلاب اسلامي كشور لازم است. |
|
عالم بزرگ آيتاللَّه سيد حسين كوه كمرهاي از بزرگان علماي شيعه است كه نَسَب شريفش با 24 واسطه به امام حسين(ع) ميرسيد. وي پس از فراگيري مقدمات راهي نجف اشرف گرديد و سالها در عتبات عاليات از محضر شيخ كاشف الغطاء، شيخ محمدحسن صاحب جواهر و شيخ انصاري بهرهمند گرديد. آيتاللَّه كوه كمرهاي در فقه و اصول استاد بود و پس از مرحوم شيخ انصاري از زعماي حوزهي عراق به شمار ميرفت و قسمتي از بلاد جهان تشيع از ايشان تقليد ميكردند. گويند بيش از 800 نفر از فُضلاي بزرگ در محضر درس او حضور مييافتند. حضرات آيات ميرزا موسي تبريزي و شيخ حسن مامقاني از جمله شاگردان اين فقيه فرزانه بودند. آيت اللَّه كوه كمرهاي همچنين رسالههايي در باب عبادات، فروع دين و احكام حلال و حرام به رشتهي تحرير در آورده است. وفات اين عالم رباني در نجف اشرف واقع شد و در مقبرهاي كه به نام خودش و در مقابل مقبرهي استادش، محمدحسن نجفي صاحب جواهر، قرارداشت به خاك سپرده شد. |
|
|
|
هانري رونه آلبرت گي دو موپاسان، نويسنده برجسته فرانسوي، در پنجم اوت 1850م در ايالت نورماندي فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات ابتدايى و متوسطه در زادگاهش، به خدمات دولت پرداخت و در همين زمان اولين مجموعه شعريش را با نام "خداوند متعال" منتشر كرد. موپاسان در سالهاي بعد با انتشار داستانهاي كوتاه، خود را در رديف استادان ادب فرانسه قرار داد. در اين زمان، مردم او را يك نثر نويس قابل ستايش و يك داستانسراي عاليقدر ميشناختند. از اين هنگام بود كه موپاسان تمام زندگي خود را وقف ادبيات كرد و به پديدآوري آثار جديد همت گماشت. او با خلق آثار نو، استادي خود را براي چندمين بار نشان ميداد و شهرت مييافت. موپاسان اعتقاد راسخي به لفظ دقيق داشت و بيانش نه تنها دقيق، بلكه موجز، طبيعي، متين و اغلب كنايهدار است. ذكر نكات ضروري در مورد اشخاص، موقعيتها و بسط و تكامل داستان و درآميختگي منطق با منتهاي سادگي، از ويژگيهاي برجسته آثار اوست. افكار و سبك موپاسان در داستانهاي كوتاه و جديد فرانسه كاملاً موثر بوده است. داستانهاي وي همانند آثار بيشتر واقعگرايان و طبيعتگرايان، از بدبيني و تلخي سرشار است. او نويسندهاي بدبين است كه داراي نثري شيوا و زيباست و از كنايات مخصوص خود استفاده ميكند. موپاسان در حدود 300 داستان كوتاه نوشته است كه بعضي از آنها، از نظر سبك و واقعبيني روانشناختي بينظيرند. او فرضيات روانشناسي و هنري و اغراض اجتماعي و اخلاقي و تخيل انقلابي و افكار آشفته نداشت. نفوذ دنياي خارج در او بياثر بود و هرگز چيزي را كه نديده بود وصف نميكرد. به علت همين محدوديتها بود كه هنر او در چهارچوب محدودي پرورش و گسترش يافت. با اين حال و در همين محدوده نيز، هرگز نويسندهاي بر او پيشي نگرفته است. موپاسان در سال 1886م دچار بيماري رواني و حسي شديد شد كه به تدريج او را تا مرز خودكشي نيز به پيش برد. همچنين، بيماريهاي عصبي و كار توان فرسا و افراط در خوردن داروهاي مختلف او را از پاي درميآورد. در اين زمان، نفرت شديد او از بشر و خيالات و اوهامي كه به سرش زده بود شدّت يافت و موپاسان را دچار فلج عمومي گرداند. دنياي موپاسان، دنيايى تاريك بود. وي به زندگي بشري و رنج، با بدبيني مينگريست و پيوسته در وسوسه مرگ به سر ميبرد. اما بدبيني او پيوسته با طنز آميخته بود. قدرت مشاهده و ژرفبيني و نبوغ نويسندگي و سبك ساده و مستقيم و خاص موپاسان، نفوذ عظيم وي را در خارج از كشور فرانسه، حتي بيش از كشورش استوار كرد و او را كاملترين و پايدارترين نماينده سبك واقعگرايي ساخت. هانري موپاسان سرانجام پس از طي دوره رنج و بيماري، در ششم ژوئيه 1893م در 43 سالگي درگذشت. |
|
|
|
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}